
اول از همه یه مطلب خیلی جالب بگم و با اجازه شما با چند تا سوال وارد مطلب امروز بشیم
همه ما به عنوان مسافران بر روی کره زمین با سرعتی بیش از ۱۰۰ هزار کیلومتر در ساعت به دور خورشید می چرخیم. و به این عدد باور نکردنی این حقیقت را هم اضافه کنید که ما مسافران زمین با سرعتی بیش از ۱۶۰۰ کیلومتر در ساعت (در خط استوا) به دور خودمان هم می چرخیم
سوال اول: تا به حال فکر کردی زمین که با این سرعت حرکت می کنه،چرا آب تو دلمون تکون نمی خوره؟ ولی وقتی کیلومتر ماشین از صد و سی تا بیشتر میشه صدای مسافرا در میاد که آقای راننده یواش تو رو جون هر کی دوست داری یواش... من جوونم من آرزو دارم و ... !! ؟
امیدوارم که با این سوال تونسته باشم اهمیت موضوع امروز رو بگم .
اتفاق های مهمی دور و برمون میافته که چون عادی شده، برامون کم اهمیت شده
و سوال دوم : مایعی که به همین سادگی با یک ضرب بهش می گیم « آب » و تقریبا هر موقع که خواستیمش ظرف چند ثانیه هم خوردیمش ... چطوری داره به دستمون میرسه؟
امیدوارم حتی بدون جواب دادن به سوالات بالا منظور ما رو فهمیده باشید
تا به حال شده از خودمون بپرسیم که اگه بعضی نعمت های خدا وجود نداشته باشه چی میشه؟
شاید بعضی از ماها در جواب به این سوال آخری بگیم که: «اگه نباشه هم اتفاق خاصی نمی افته» یا بگیم «خوب حالا بدونم یا ندونم مگه چی میشه» یا ...
شخصی رو می شناسم که می گفت: آدم ها با سوالاتشون خوشبخت نمی شن بلکه با نحوه مناسب برخوردشون با سوالات هست که به خوشبختی نزدیک میشن و با بهترین جواب عملی سوالاتشون، جواب خوشبختیشون رو میگیرن.
پس اگه جواب سوالات بالا رو میخوای بدونی، از متخصصش بپرس، چند بار بپرس، سماجت به خرج بده، از کلمات احترام آمیز استفاده کن، به موقع بپرس و ادامه مطلب رو کلیک کن شاید جواب اینجا باشه ...
نویسنده : طه رضایی